|
و دوست داشتن خاطره اى است كه در انتهاى زمان حك ميشود
و نه فراموش شدنى است و نه پاك میگردد از دل ها و قلب هاى پر اضطرابى كه تپش هاشان به قدر ضربه هاى مهر می تپد... وتپش شوق قلب هامان است كه درواحد زمانى می تپد، و می تپد و می تپد و رد عشق ازخود برجا می گذارد... و به راستى چندين تپش ديگر فرصت داريم!؟... نمی دانم چقدر فرصت باقى است، فقط ميخواهم قدر لحظه هاى بودنمان را بدانم، و قدردانى از لحظه ها چيزى نيست جز هديه كردن مهربانى... اگر انسان ها بدانند فرصت باهم بودن شان چقدر محدود است، محبت شان به يكديگر نامحدود ميشود زندگى تكثير ثروتى است كه نامش محبت است هميشه دوست بدار، مهربانى را تكثيركن، زيرا؛ اثر انگشتمان از زندگى كسانى كه دوستشان داريم هرگز پاك نمی شود. نظرات شما عزیزان: |
|