با تو شروع می کنم ای ابتدای من بودن با کسی که دوستش نداری؛ و نبودن با کسی که دوستش داری؛ همه اش رنج است؛ پس اگر همچون خود نیافتی؛ مثل خدا تنها باش ...
ستاره مشرقی 1
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بهمن و آدرس .LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 20
بازدید کل : 6808
تعداد مطالب : 25
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


 علی(ع)؛ انسانی کامل و تأثیرگذار

حضرت علی(ع) انسان کاملی است که زندگی وی گواه آن است، نگاهی به حیات پربار امام به خوبی نشان می دهد که مولود کعبه، مظهر عشق، عقل، عبادت، علم، وحدت و عدالت است، ویژگیهایی که برخورداری همه جانبه از آنها، آن حضرت را انسان کاملی معرفی می کند .
حضرت علی امام عادلی بود که به حاکم بصره به واسطه شرکت در یک میهمانی اعتراض می‌کند و می‌گوید: الا و ان امامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه ... و لو شئت لاهتدید الطریق الی مصفی هذا العسل...، بدان که پیشوای شما از دنیای خود به دو کهنه جامه بسنده کرده است... و اگر بخواهم، به صافی و پاکیزگی این عسل راه می‌برم.
آسمان همواره شنوای راز و نیاز و مناجات‌هایش بود و چشم ستارگان، اشک‌های عاشقانه ‌اش را می‌دید.
زمامداری بود که در دل شب تنها در محراب می‌ایستاد . شب‌ها از خوف خدا بی‌هوش می‌افتاد.در مواقع لزوم در دکه القضاء می‌نشست و به رتق و فتق امور می ‌پرداخت، خودش قاضی بود. قضاوتهای محیرالعقول داشت از لحاظ کشف جرم و از لحاظ رعایت تساوی در مقابل محاکم.
او خود خطیبی بلیغ بود که شنوندگان را می‌گریاند، سخن او سخن جانسوز بود و مصداق " تا دلی آتش نگیرد حرف جانسوزی نگوید" بود.
این اثر امروز هم در نهج البلاغه به خوبی احساس می شود که اشک‌ها را جاری می‌سازد.
این پیشوای عادل و عابد شب زنده‌دار و پدر یتیمان و بیچارگان، پیشنماز با تقوا و قاضی دقیق، زیرک، عادل دادگستر، خطیب و واعظ چیره دست ماهر و عالم با عمل، سرفرمانده قشون و سرباز دلیر و دلاور است .
یکی از جهاتی که ثابت می‌کند علی انسان کامل است، همه جانبه بودن وجود علی است . یکی دیگر کیفیت مواجهه او با مرگ است. انسان وقتی انسان کامل است که بر چهره ی مرگ بخندد، نه به علت تهور و عدم احساس که در بعضی دیده می‌شود، بلکه به خاطر احساس شدید و بینش اینکه مرگ دروازه ی ورود است .
یکی دیگر از جهات، شخصیت ثابت و محکم اوست که در شرایط و اوضاع مختلف اقتصادی و اجتماعی، یکسان فکر و احساس می کرد، آن هم نه به خاطر عدم احساس بلکه به خاطر استحکام.
حضرت علی(ع) آن فرد استثنایی است که در کاخ و ویرانه یک جور فکر کرد، طبقه‌ اش سازنده فکرش و مشخصه ی فکرش نبود. یک روز یک کارگر ساده ی یک یهودی بود و روز دیگر امپراطور جهان. در هر دو حال احساسش نسبت به فقیر و ضعیف و زیر دست و نسبت به ثروتمند و نیرومند و بالادست یک جور بود.
یکی از مظاهر اثباتی کمال آن حضرت این است که در زندگی با حوادث متنوع و ناهمانندی مواجه شد و با همه ی آن چنان عمل کرد که باید.
او هم با منافق مواجه شد، هم با کافر، هم با خشک مقدس خارجی. آنجا که باید وحدت اسلامی را حفظ کند مثل جریان بعد از وفات رسول اکرم، در حفظ آن تلاش می کند . آنجا که به نام وحدت عدالت پایمال می‌شود، به خاطر عدالت بعد از عثمان قیام می‌کند.




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







+ نوشته شده در سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,ساعت 10:30 توسط بهمن علیزاده حسين ستوده |